یکی از همکاران اشاره کرد که در کار کردن با کودک جدیدی از لیست مراجعین دارای لکنت، احساس اعتماد به نفس ندارد. این باعث شد کمی فکر کنم... در واقع، من زمان زیادی را صرف فکر کردن و نوشتن در مورد چالش های اعتماد به نفسی می کنم که آسیب شناسان گفتار و زبان هنگام کار با کودکان دارای لکنت دارند. مدتهاست در مورد این فکر میکردم که چگونه میتوانیم به افزایش اعتماد به نفس و خودکارآمدی بالینی در مورد لکنت کمک کنیم چون فکر میکنم که این در نهایت منجر به درمان بهتر برای مراجعین دارای لکنتمان میشود.
این نیز موضوعی است که من و Nina Reeves در کتاب هایمان در مورد آن مطالبی نوشته ایم. برای مثال، سرفصلهای فصل کتابهای درمان لکنت در اوایل کودکی و سن مدرسه رو از پرسشها و نظراتی گرفته شده است که از متخصصینی شنیدهایم که با این ترس در مورد لکنت کار می کنند. (به عنوان مثال، "اوه نه! این کودک لکنت دارد! " "چرا این همه تکنیک وجود دارد" "منظورت چیست ،کار با احساسات؟" "روی کاغذ خوب به نظر می رسد، اما در دنیای واقعی چه می شود" "بعدش چه کنم" "اگر به کمک نیاز داشته باشم چه می شود؟"
البته، استفاده ما از این عناوین فصل به زبان ساده است، اما ما در تلاش هستیم تا به یک احساس واقعی و فراگیر در میان بسیاری از متخصصینی که با آنها کار کردهایم بپردازیم: بسیاری از افراد حتی افرادی که تجربه قابل توجهی دارند، در کار کردن با افراد دارای لکنت راحت نیستند.
من امروز این موضوع را به سه دلیل مطرح میکنم: یکی، برای برجسته کردن این واقعیت که متخصصینی که در مورد لکنت احساس عدم اطمینان میکنند، تنها نیستند. بسیاری نیز همین احساس را دارند، و بسیاری از ما میتوانیم گهگاه از تقویتکننده اعتماد به نفس بهره ببریم. دوم، برجسته کردن این واقعیت که ما به عنوان متخصصین لکنت و افرادی که به درمان کسانی که لکنت دارند اهمیت می دهیم، اگر بخواهیم وضعیت را بهبود ببخشیم، هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم. و سه، به خودم فرصتی بدهم تا در مورد چند راه صحبت کنم که متخصصین می توانند برای بهبود اعتماد به نفس خود در مورد درمان لکنت انجام دهند. (ممکن است تا حدودی بدیهی به نظر برسند، اما هر زمان که در مورد چیزی احساس عدم اطمینان می کنم، سعی می کنم به اصول اولیه برگردم تا نقاط قوت خود را بازسازی کنم...)
ابتدا به یاد داشته باشید که لکنت کردن اشکالی ندارد. بسیاری از متخصصین به من می گویند که هنگام کار با کودکانی که لکنت دارند، احساس مسئولیت زیادی می کنند. آنها بر این باورند که وظیفه آنها این است که کودک را "به طور کامل درمان" کنند وکاری کنند که دیگر لکنت نکنند. مطمئناً والدین آن را میخواهند، فرزند آن را میخواهد و معلمان هم آن را میخواهند حتی ما به عنوان آسیب شناسان گفتار و زبان هم چنین می خواهیم. مشکل این است که وقتی در مورد کودکی در سن مدرسه صحبت می کنیم که لکنت دارد، احتمال دستیابی به بهبودی کامل صد در صد از لکنت بسیار اندک است. این بدان معنا نیست که هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم (و به جرأت میتوانم بگویم که اینگونه نیست). در واقع، ما می توانیم کارهای بسیار زیادی را برای کمک به کودکان مدرسه ای که لکنت دارند انجام دهیم تا لکنت برطرف شود. درمان کامل ممکن است یکی از آن چیزها نباشد، اما همچنان میتوانیم به آنها کمک کنیم درک خود از لکنت را بهبود بخشند تا در گفتار و در کل زندگی خود حس کنترل بیشتری داشته باشند، نگرانیهای خود را در مورد لکنت کاهش دهند، و پذیرش این واقعیت را که گفتار آنها متفاوت است افزایش دهند، باری را که در نتیجه لکنت تجربه می کنند به حداقل برسانند، احتمال پیامدهای نامطلوب مانند درگیر شدن را کاهش دهند، تأثیر منفی لکنت بر توانایی آنها برای موفقیت در مدرسه یا داشتن دوستان را کاهش دهند و اطمینان حاصل کنند که لکنت تأثیر منفی بر کیفیت زندگی آنها ندارد. بله و ما می توانیم همه این کارها را علاوه بر کمک به بهبود روان گفتاری و کاهش دفعات تکرار و شدت رفتارهای لکنت شان انجام دهیم. بنابراین، این به طرز شگفت انگیزی خوب است اما اغلب متخصصین احساس می کنند که آنها کافی نیستند زیرا نمی توانند درمانی ارائه دهند. (من اغلب تعجب می کنم که چرا برخی از مردم می توانند این واقعیت را بپذیرند که ما نمی توانیم سایر بیماری های عصبی رشدی مانند اختلال طیف اوتیسم را درمان کنیم، اما نمی توانند این واقعیت را بپذیرند که ما نمی توانیم لکنت را درمان کنیم...) حرف آخر: این وظیفه ما نیست که لکنت کودکانی که لکنت دارند را به طور کامل برطرف کنیم؛ وظیفه ما این است که به آنها کمک کنیم و ما می توانیم این کار را با موفقیت انجام دهیم.
دوم، همانطور که لکنت کردن اشکالی ندارد، صحبت در مورد لکنت نیز اشکالی ندارد. رشته ما سابقه طولانی در تلاش برای صحبت نکردن در مورد لکنت دارد - بیشتر آن کم و بیش بر اساس تفاسیر مختلف از نظریه تشخیصی است. خوشبختانه، ما یاد گرفته ایم که صحبت کردن با کودکان در مورد لکنت اشکالی ندارد - و در واقع می تواند برای ما بسیار مفید باشد (حتی در مورد کودکان بسیار کوچک). صحبت آشکارا در مورد لکنت و در واقع، پذیرش آن به کودکان بسیار کمک می کند تا یاد بگیرند که وقتی لکنت می کنند، کار اشتباهی انجام نمی دهند. لکنت فقط یک ویژگی گفتار آنهاست. این یک اشتباه نیست، کار بدی نیست که آنها انجام می دهند، یا چیزی که باید پنهان کنند. صحبت کردن در مورد لکنت به این روش می تواند به کاهش احتمال ایجاد نگرش های منفی در مورد خود و توانایی های گفتاریشان کمک کند و این می تواند باعث کاهش احساس خجالت و شرم آنها شود.
خیلی چیزهای دیگر وجود دارد که می توانستم بنویسم. (به همین دلیل است که من و نینا کتاب هایی می نویسیم که 300 صفحه هستند) اما احتمالا برای امروز کافی است.
ترجمه :آذین فقیهی , آسیب شناس گفتار و زبان - مرتضی سلیمان دهکردی، آسیب شناس گفتار و زبان