یک پست اخیر در یک گروه گفتگوی فیس بوک سوال خوبی را مطرح کرد: چگونه ویژگی های ثانویه را برای کودکانی که لکنت می کنند کاهش دهیم یا حذف کنیم؟
پرداختن به ویژگیهای ثانویه یک خواسته ی رایج برای آسیبشناسان گفتار و زبان ، معلمان و اعضای خانواده است، اما من میخواهم نگرش متفاوتی را برای اینکه چگونه ما ممکنه به این هدف دست پیدا کنیم ارائه دهم. به طور خاص، در بیشتر موارد نیازی به پرداختن به ویژگی های ثانویه به تنهایی نیست. به طور معمول، این رفتارها ناشی از تلاش کودک برای اجتناب یا به تعویق انداختن یا جلوگیری از وقوع لکنت است و یا از تلاش های او برای بازگرداندن کنترل در طول یا پس از یک لحظه لکنت ناشی میشود . بنابراین، علت اصلی تقلا کردن و رفتارهای ثانویه، تلاش کودک برای لکنت نکردن است. (جانسون سالها پیش این را گفت... به تعبیری که «لکنت چيزی است که گوینده در تلاش برای لکنت نکردن انجام میدهد.») همه این نیاز به لکنت نکردن از ناراحتی اساسی با لکنت ناشی میشود_ترس، خجالت، شرم و غیره. این لکنت را برای فرد بسیار ناراحت کننده می کند.
این بدان معناست که کودک تا زمانی که با لکنت احساس ناراحتی کند به نشان دادن ویژگی های ثانویه در یک شکل یا به شکل دیگر ادامه خواهد داد. مطمئناً، شما میتوانید یک رفتار را حذف کنید (مثلاً پلک زدن یا فشار آوردن به اندامها)، اما اگر کودک همچنان در تلاش است که لکنت نکند، آن وقت این تقلا کردن در رفتار دیگری فوران میکند. شما در یک چرخه ثابت از تعقیب یک ویژگی ثانویه قرار می گیرید تا یک ویژگی دیگر ظاهر شود، زیرا منبع مشکل باقی مانده است - یعنی ترس ذاتی کودک از لکنت
در اینجا گزیده ای از رفتارهای ثانویه از درمان لکنت در سن مدرسه: راهنمای بالینی (ریردون ریوز و یاروس، 2013، ص 271) است که از یکی از جزوه های ما برای توضیح لکنت به معلمان گرفته شده است:
- وقتی کودکانی که لکنت دارند تنش را افزایش می دهند یا برای بیرون کشیدن کلمات فشار می آورند، آنها ممکن است شروع به فشار آوردن شدیدتر و شدیدتر کنند و باعث ایجاد تنش در عضلات صورت یا سایر عضلات بدنشان شوند. این کودکان عمداً سایر قسمت های بدن خود را حرکت نمی دهند. آنها به سادگی هر کاری که به فکرشان میرسد را انجام میدهند تا کلمات را بیرون بکشند. گاهی اوقات به نظر می رسد که فشار اوردن به کودک کمک می کند تا روان تر صحبت کند، اما در بیشتر مواقع، تنش بیش از حد در واقع در سرتاسر مشکل ارتباط شرکت دارد. همینطور که کودکان یاد می گیرند لحظات لکنت را تحمل کنند و خودشان را به طور فزاینده ای پذیرای محیط ها می یابند، معمولا متوجه می شوند که می توانند کمتر با گفتار خود مبارزه کنند و در نهایت راحت تر لکنت کنند، به گونه ای که کمتر مخل ارتباط آنها باشد.
در نهایت، در مورد اهداف: از آنجا که ویژگیهای ثانویه ناشی از ترس کودک از لکنت است، آنچه ما واقعاً میخواهیم در اینجا به انجام برسانیم کاهش ترس از لکنت است. می توان به این از طریق مجموعه ای از اهداف پرداخت که به کودک کمک می کند در مورد مکانیسم صحبت کردن خود، در مورد لکنت، و در مورد آنچه که در هنگام لکنت انجام می دهد بیاموزد. سپس به درس بسیار مهمی می رویم که او می تواند در نحوه ای که لکنت میکند تغییراتی ایجاد کند. با وجود این پایه و اساس مستحکم، میتوانیم به سمت کار پذیرش و حساسیت زدایی حرکت کنیم که به کودک کمک میکند یاد بگیرد که لکنت اشکالی ندارد. هرچه بیشتر بداند که اشکالی ندارد که لکنت کند، کمتر با لحظات لکنت زمانی که اتفاق می افتد، مقابله میکند. ما میتوانیم این را با کار بر روی استراتژیهای اصلاح لکنت (از جمله لکنت ارادی آسانتر یا لکنت کاذب) ترکیب کنیم تا به او کمک کنیم با تنش فیزیکی و درگیری کمتر (یا با رفتارهای ثانویه کمتر) لکنت را تمرین کند. هدف در اینجا فقط لکنت کمتر نیست (ما بعداً بیشتر روی آن کار خواهیم کرد). این به او کمک میکند تا راحتتر لکنت کند بنابراین لکنتش کمتر برای او ناراحتکننده باشد و در کل ارتباطش را کمتر مختل کند. (نمونه کلمات برای این نوع از اهداف در درمان لکنت در سن مدرسه: راهنمای بالینی ، فصل 12.)
البته، چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد، اما این فقط یک پست وبلاگ است، بالاخره…
ترجمه : ثمین صبیحان , آسیب شناس گفتار و زبان - مرتضی سلیمان دهکردی، آسیب شناس گفتار و زبان